English    Türkçe    فارسی   

5
194-203

  • کرده بدظن زین کژی صد قوم را  ** کرده بدنام اهل جود و صوم را 
  • فضل حق با این که او کژ می‌تند  ** عاقبت زین جمله پاکش می‌کند  195
  • سبق برده رحمتش وان غدر را  ** داده نوری که نباشد بدر را 
  • کوششش را شسته حق زین اختلاط  ** غسل داده رحمت او را زین خباط 
  • تا که غفاری او ظاهر شود  ** مغفری کلیش را غافر شود 
  • آب بهر این ببارید از سماک  ** تا پلیدان را کند از خبث پاک 
  • پاک کردن آب همه پلیدیها را و باز پاک کردن خدای تعالی آب را از پلیدی لاجرم قدوس آمد حق تعالی 
  • آب چون پیگار کرد و شد نجس  ** تا چنان شد که آب را رد کرد حس  200
  • حق ببردش باز در بحر صواب  ** تا به شستش از کرم آن آب آب 
  • سال دیگر آمد او دامن‌کشان  ** هی کجا بودی به دریای خوشان 
  • من نجس زینجا شدم پاک آمدم  ** بستدم خلعت سوی خاک آمدم