English    Türkçe    فارسی   

5
2089-2098

  • گر بریزی خون حلالستت حلال  ** ور ببخشی هست انعام و نوال 
  • کرده‌ایم آنها که از ما می‌سزید  ** تا چه فرمایی تو ای شاه مجید  2090
  • گر ببخشی جرم ما ای دل‌فروز  ** شب شبیها کرده باشد روز روز 
  • گر ببخشی یافت نومیدی گشاد  ** ورنه صد چون ما فدای شاه باد 
  • گفت شه نه این نواز و این گداز  ** من نخواهم کرد هست آن ایاز 
  • حواله کردن پادشاه قبول و توبه‌ی نمامان و حجره گشایان و سزا دادن ایشان با ایاز کی یعنی این جنایت بر عرض او رفته است 
  • این جنایت بر تن و عرض ویست  ** زخم بر رگهای آن نیکوپیست 
  • گرچه نفس واحدیم از روی جان  ** ظاهرا دورم ازین سود و زیان  2095
  • تهمتی بر بنده شه را عار نیست  ** جز مزید حلم و استظهار نیست 
  • متهم را شاه چون قارون کند  ** بی‌گنه را تو نظر کن چون کند 
  • شاه را غافل مدان از کار کس  ** مانع اظهار آن حلمست و بس