English    Türkçe    فارسی   

5
2103-2112

  • گرنه ساقی حلم بودی باده‌ریز  ** دیو با آدم کجا کردی ستیز 
  • گاه علم آدم ملایک را کی بود  ** اوستاد علم و نقاد نقود 
  • چونک در جنت شراب حلم خورد  ** شد ز یک بازی شیطان روی زرد  2105
  • آن بلادرهای تعلیم ودود  ** زیرک و دانا و چستش کرده بود 
  • باز آن افیون حلم سخت او  ** دزد را آورد سوی رخت او 
  • عقل آید سوی حلمش مستجیر  ** ساقیم تو بوده‌ای دستم بگیر 
  • فرمودن شاه ایاز را کی اختیار کن از عفو و مکافات کی از عدل و لطف هر چه کنی اینجا صوابست و در هر یکی مصلحتهاست کی در عدل هزار لطف هست درج و لکم فی القصاص حیوة آنکس کی کراهت می‌دارد قصاص را درین یک حیات قاتل نظر می‌کند و در صد هزار حیات کی معصوم و محقون خواهند شدن در حصن بیم سیاست نمی‌نگرد 
  • کن میان مجرمان حکم ای ایاز  ** ای ایاز پاک با صد احتراز 
  • گر دو صد بارت بجوشم در عمل  ** در کف جوشت نیابم یک دغل  2110
  • ز امتحان شرمنده خلقی بی‌شمار  ** امتحانها از تو جمله شرمسار 
  • بحر بی‌قعرست تنها علم نیست  ** کوه و صد کوهست این خود حلم نیست