English    Türkçe    فارسی   

5
2178-2187

  • گل فرو شست از سر و بی‌جان دوید  ** در پی او رفت و چادر می‌کشید 
  • آن ز عشق جان دوید و این ز بیم  ** عشق کو و بیم کو فرقی عظیم 
  • سیر عارف هر دمی تا تخت شاه  ** سیر زاهد هر مهی یک روزه راه  2180
  • گرچه زاهد را بود روزی شگرف  ** کی بود یک روز او خمسین الف 
  • قدر هر روزی ز عمر مرد کار  ** باشد از سال جهان پنجه هزار 
  • عقلها زین سر بود بیرون در  ** زهره‌ی وهم ار بدرد گو بدر 
  • ترس مویی نیست اندر پیش عشق  ** جمله قربانند اندر کیش عشق 
  • عشق وصف ایزدست اما که خوف  ** وصف بنده‌ی مبتلای فرج و جوف  2185
  • چون یحبون بخواندی در نبی  ** با یحبوهم قرین در مطلبی 
  • پس محبت وصف حق دان عشق نیز  ** خوف نبود وصف یزدان ای عزیز