English    Türkçe    فارسی   

5
218-227

  • ریختم سرمایه بر پاک و پلید  ** ای شه سرمایه‌ده هل من مزید 
  • ابر را گوید ببر جای خوشش  ** هم تو خورشیدا به بالا بر کشش 
  • راههای مختلف می‌راندش  ** تا رساند سوی بحر بی‌حدش  220
  • خود غرض زین آب جان اولیاست  ** کو غسول تیرگیهای شماست 
  • چون شود تیره ز غدر اهل فرش  ** باز گردد سوی پاکی بخش عرش 
  • باز آرد زان طرف دامن کشان  ** از طهارات محیط او درسشان 
  • ز اختلاط خلق یاید اعتدال ** آن اسفر جوید که ارحنا یا بلال
  • ای بلال خوش نوای خوش صهیل ** میذنه بر رو بزن طبل رحیل 225
  • جان سفر رفت و بددن اندر قیام ** وقت رجعت زین سبب گوید سلام
  • از تیمم وا رهاند جمله را ** وز تحری طالبان قبله را