English    Türkçe    فارسی   

5
2271-2280

  • ای خدا و ای خدا چندان بگفت  ** که آن در و دیوار با او گشت جفت 
  • در میان یارب و یارب بد او  ** بانگ آمد از میان جست و جو 
  • نوبت جستن رسیدن به نصوح و آواز آمدن که همه را جستیم نصوح را بجویید و بیهوش شدن نصوح از آن هیبت و گشاده شدن کار بعد از نهایت بستگی کماکان یقول رسول الله صلی الله علیه و سلم اذا اصابه مرض او هم اشتدی ازمة تنفرجی 
  • جمله را جستیم پیش آی ای نصوح  ** گشت بیهوش آن زمان پرید روح 
  • هم‌چو دیوار شکسته در فتاد  ** هوش و عقلش رفت شد او چون جماد 
  • چونک هوشش رفت از تن بی‌امان  ** سر او با حق بپیوست آن زمان  2275
  • چون تهی گشت و وجود او نماند  ** باز جانش را خدا در پیش خواند 
  • چون شکست آن کشتی او بی‌مراد  ** در کنار رحمت دریا فتاد 
  • جان به حق پیوست چون بی‌هوش شد  ** موج رحمت آن زمان در جوش شد 
  • چون که جانش وا رهید از ننگ تن  ** رفت شادان پیش اصل خویشتن 
  • جان چو باز و تن مرورا کنده‌ای  ** پای بسته پر شکسته بنده‌ای  2280