سیری از حقست لیک اهل طبع ** کی رسد بیواسطهی نان در شبع
Satiety is from God, but how should the unclean attain unto satiety without the mediation of bread?
لطف از حقست لیکن اهل تن ** درنیابد لطف بیپردهی چمن
Beauty is from God, but the corporealist does not feel (the charm of) beauty without the veil (medium) of the garden.
چون نماند واسطهی تن بیحجاب ** همچو موسی نور مه یابد ز جیب
When the bodily medium is removed, (then) he (who is disembodied) perceives without (any) screen, like Moses, the light of the Moon (shining) from (his own) bosom.
این هنرها آب را هم شاهدست ** که اندرونش پر ز لطف ایزدست 235
These virtues possessed by the water bear witness likewise that its interior is filled with the grace of God.
گواهی فعل و قول بیرونی بر ضمیر و نور اندرونی
The testimony of external acts and words to the hidden mind and the inner light.
فعل و قول آمد گواهان ضمیر ** زین دو بر باطن تو استدلال گیر
Act and word are witnesses to the hidden mind: from these twain infer the inward state.
چون ندارد سیر سرت در درون ** بنگر اندر بول رنجور از برون
When your thought does not penetrate within, inspect the patient's urine from without.
فعل و قول آن بول رنجوران بود ** که طبیب جسم را برهان بود
Act and word are (as) the urine of the sick, which is clear evidence for the physician of the body.
وآن طبیب روح در جانش رود ** وز ره جان اندر ایمانش رود
But the spiritual physician enters into his (patient's) soul and by the spiritual way penetrates into his (inmost) belief.
حاجتش ناید به فعل و قول خوب ** احذروهم هم جواسیس القلوب 240
He hath no need of fine acts and words: “beware of them (the spiritual physicians), they are spies on (men's) hearts.”
این گواه فعل و قول از وی بجو ** کو به دریا نیست واصل همچو جو
Demand this testimony of acts and words from him (only) who is not united with the Sea like a river.
در بیان آنک نور خود از اندرون شخص منور بیآنک فعلی و قولی بیان کند گواهی دهد بر نور وی در بیان آنک آننور خود را از اندرون سر عارف ظاهر کند بر خلقان بیفعل عارف و بیقول عارف افزون از آنک به قول و فعل او ظاهر شود چنانک آفتاب بلند شود بانگ خروس و اعلام مذن و علامات دیگر حاجت نیاید
Explaining that the light itself from within the illumined person bears witness to his light, without any act or word declaring it.