English    Türkçe    فارسی   

5
2501-2510

  • چون که مردی نیست خنجرها چه سود  ** چون نباشد دل ندارد سود خود 
  • از علی میراث داری ذوالفقار  ** بازوی شیر خدا هستت بیار 
  • گر فسونی یاد داری از مسیح  ** کو لب و دندان عیسی ای قبیح 
  • کشتیی سازی ز توزیع و فتوح  ** کو یکی ملاح کشتی هم‌چو نوح 
  • بت شکستی گیرم ابراهیم‌وار  ** کو بت تن را فدی کردن بنار  2505
  • گر دلیلت هست اندر فعل آر  ** تیغ چوبین را بدان کن ذوالفقار 
  • آن دلیلی که ترا مانع شود  ** از عمل آن نقمت صانع بود 
  • خایفان راه را کردی دلیر  ** از همه لرزان‌تری تو زیر زیر 
  • بر همه درس توکل می‌کنی  ** در هوا تو پشه را رگ می‌زنی 
  • ای مخنث پیش رفته از سپاه  ** بر دروغ ریش تو کیرت گواه  2510