English    Türkçe    فارسی   

5
2571-2580

  • دور بود و حمله را دید و گریخت  ** ضعف تو ظاهر شد و آب تو ریخت 
  • گفت من پنداشتم بر جاست زور  ** تا بدین حد می‌ندانستم فتور 
  • نیز جوع و حاجتم از حد گذشت  ** صبر و عقلم از تجوع یاوه گشت 
  • گر توانی بار دیگر از خرد  ** باز آوردن مر او را مسترد 
  • منت بسیار دارم از تو من  ** جهد کن باشد بیاری‌اش به فن  2575
  • گفت آری گر خدا یاری دهد  ** بر دل او از عمی مهری نهد 
  • پس فراموشش شود هولی که دید  ** از خری او نباشد این بعید 
  • لیک چون آرم من او را بر متاز  ** تا ببادش ندهی از تعجیل باز 
  • گفت آری تجربه کردم که من  ** سخت رنجورم مخلخل گشته تن 
  • تا به نزدیکم نیاید خر تمام  ** من نجنبم خفته باشم در قوام  2580