English    Türkçe    فارسی   

5
2630-2639

  • تا ننوشم وسوسه‌ی کس بعد ازین  ** عهد کردم نذر کردم ای معین  2630
  • حق گشاده کرد آن دم پای من  ** زان دعا و زاری و ایمای من 
  • ورنه اندر من رسیدی شیر نر  ** چون بدی در زیر پنجه‌ی شیر خر 
  • باز بفرستادت آن شیر عرین  ** سوی من از مکر ای بس القرین 
  • حق ذات پاک الله الصمد  ** که بود به مار بد از یار بد 
  • مار بد جانی ستاند از سلیم  ** یار بد آرد سوی نار مقیم  2635
  • از قرین بی‌قول و گفت و گوی او  ** خو بدزدد دل نهان از خوی او 
  • چونک او افکند بر تو سایه را  ** دزدد آن بی‌مایه از تو مایه را 
  • عقل تو گر اژدهایی گشت مست  ** یار بد او را زمرد دان که هست 
  • دیده‌ی عقلت بدو بیرون جهد  ** طعن اوت اندر کف طاعون نهد 
  • جواب گفتن روبه خر را