English    Türkçe    فارسی   

5
2705-2714

  • در حق او خورد نان و شهد و شیر  ** به ز چله وز سه روزه‌ی صد فقیر  2705
  • نور می‌نوشد مگو نان می‌خورد  ** لاله می‌کارد به صورت می‌چرد 
  • چون شراری کو خورد روغن ز شمع  ** نور افزاید ز خوردش بهر جمع 
  • نان‌خوری را گفت حق لاتسرفوا  ** نور خوردن را نگفتست اکتفوا 
  • آن گلوی ابتلا بد وین گلو  ** فارغ از اسراف و آمن از غلو 
  • امر و فرمان بود نه حرص و طمع  ** آن چنان جان حرص را نبود تبع  2710
  • گر بگوید کیمیا مس را بده  ** تو به من خود را طمع نبود فره 
  • گنجهای خاک تا هفتم طبق  ** عرضه کرده بود پیش شیخ حق 
  • شیخ گفتا خالقا من عاشقم  ** گر بجویم غیر تو من فاسقم 
  • هشت جنت گر در آرم در نظر  ** ور کنم خدمت من از خوف سقر