English    Türkçe    فارسی   

5
2738-2747

  • منتهی در عشق چون او بود فرد  ** پس مر او را ز انبیا تخصیص کرد 
  • گر نبودی بهر عشق پاک را  ** کی وجودی دادمی افلاک را 
  • من بدان افراشتم چرخ سنی  ** تا علو عشق را فهمی کنی  2740
  • منفعتهای دیگر آید ز چرخ  ** آن چو بیضه تابع آید این چو فرخ 
  • خاک را من خوار کردم یک سری  ** تا ز خواری عاشقان بویی بری 
  • خاک را دادیم سبزی و نوی  ** تا ز تبدیل فقیر آگه شوی 
  • با تو گویند این جبال راسیات  ** وصف حال عاشقان اندر ثبات 
  • گرچه آن معنیست و این نقش ای پسر  ** تا به فهم تو کند نزدیک‌تر  2745
  • غصه را با خار تشبیهی کنند  ** آن نباشد لیک تنبیهی کنند 
  • آن دل قاسی که سنگش خواندند  ** نامناسب بد مثالی راندند