English    Türkçe    فارسی   

5
2829-2838

  • گر نباشد جوع صد رنج دگر  ** از پی هیضه بر آرد از تو سر 
  • رنج جوع اولی بود خود زان علل  ** هم به لطف و هم به خفت هم عمل  2830
  • رنج جوع از رنجها پاکیزه‌تر  ** خاصه در جوعست صد نفع و هنر 
  • در بیان فضیلت احتما و جوع 
  • جوع خود سلطان داروهاست هین  ** جوع در جان نه چنین خوارش مبین 
  • جمله ناخوش از مجاعت خوش شدست  ** جمله خوشها بی‌مجاعتها ردست 
  • مثل 
  • آن یکی می‌خورد نان فخفره  ** گفت سایل چون بدین استت شره 
  • گفت جوع از صبر چون دوتا شود  ** نان جو در پیش من حلوا شود  2835
  • پس توانم که همه حلوا خورم  ** چون کنم صبری صبورم لاجرم 
  • خود نباشد جوع هر کس را زبون  ** کین علف‌زاریست ز اندازه برون 
  • جوع مر خاصان حق را داده‌اند  ** تا شوند از جوع شیر زورمند