English    Türkçe    فارسی   

5
3024-3033

  • این که فردا این کنم یا آن کنم  ** این دلیل اختیارست ای صنم 
  • وان پشیمانی که خوردی زان بدی  ** ز اختیار خویش گشتی مهتدی  3025
  • جمله قران امر و نهیست و وعید  ** امر کردن سنگ مرمر را کی دید 
  • هیچ دانا هیچ عاقل این کند  ** با کلوخ و سنگ خشم و کین کند 
  • که بگفتم کین چنین کن یا چنان  ** چون نکردید ای موات و عاجزان 
  • عقل کی حکمی کند بر چوب و سنگ  ** عقل کی چنگی زند بر نقش چنگ 
  • کای غلام بسته دست اشکسته‌پا  ** نیزه برگیر و بیا سوی وغا  3030
  • خالقی که اختر و گردون کند  ** امر و نهی جاهلانه چون کند 
  • احتمال عجز از حق راندی  ** جاهل و گیج و سفیهش خواندی 
  • عجز نبود از قدر ور گر بود  ** جاهلی از عاجزی بدتر بود