English    Türkçe    فارسی   

5
3144-3153

  • فرق نبود هر دو یک باشد برش  ** شاه نبود خاک تیره بر سرش 
  • ذره‌ای گر جهد تو افزون بود  ** در ترازوی خدا موزون بود  3145
  • پیش این شاهان هماره جان کنی  ** بی‌خبر ایشان ز غدر و روشنی 
  • گفت غمازی که بد گوید ترا  ** ضایع آرد خدمتت را سالها 
  • پیش شاهی که سمیعست و بصیر  ** گفت غمازان نباشد جای‌گیر 
  • جمله غمازان ازو آیس شوند  ** سوی ما آیند و افزایند پند 
  • بس جفا گویند شه را پیش ما  ** که برو جف القلم کم کن وفا  3150
  • معنی جف القلم کی آن بود  ** که جفاها با وفا یکسان بود 
  • بل جفا را هم جفا جف القلم  ** وآن وفا را هم وفا جف القلم 
  • عفو باشد لیک کو فر امید  ** که بود بنده ز تقوی روسپید