English    Türkçe    فارسی   

5
3252-3261

  • هم‌چو مجنون از رخ لیلی خویش  ** کرده‌ای تو چارقی را دین و کیش 
  • با دو کهنه مهر جان آمیخته ** هر دو را در حجره‌ای آویخته
  • چند گویی با دو کهنه نو سخن  ** در جمادی می‌دمی سر کهن 
  • چون عرب با ربع و اطلال ای ایاز  ** می‌کشی از عشق گفت خود دراز  3255
  • چارقت ربع کدامین آصفست  ** پوستین گویی که کرته‌ی یوسفست 
  • هم‌چو ترسا که شمارد با کشش  ** جرم یکساله زنا و غل و غش 
  • تا بیامرزد کشش زو آن گناه  ** عفو او را عفو داند از اله 
  • نیست آگه آن کشش از جرم و داد  ** لیک بس جادوست عشق و اعتقاد 
  • دوستی و وهم صد یوسف تند  ** اسحر از هاروت و ماروتست خود  3260
  • صورتی پیدا کند بر یاد او  ** جذب صورت آردت در گفت و گو