English    Türkçe    فارسی   

5
3257-3266

  • هم‌چو ترسا که شمارد با کشش  ** جرم یکساله زنا و غل و غش 
  • تا بیامرزد کشش زو آن گناه  ** عفو او را عفو داند از اله 
  • نیست آگه آن کشش از جرم و داد  ** لیک بس جادوست عشق و اعتقاد 
  • دوستی و وهم صد یوسف تند  ** اسحر از هاروت و ماروتست خود  3260
  • صورتی پیدا کند بر یاد او  ** جذب صورت آردت در گفت و گو 
  • رازگویی پیش صورت صد هزار  ** آن چنان که یار گوید پیش یار 
  • نه بدانجا صورتی نه هیکلی  ** زاده از وی صد الست و صد بلی 
  • آن چنان که مادری دل‌برده‌ای  ** پیش گور بچه‌ی نومرده‌ای 
  • رازها گوید به جد و اجتهاد  ** می‌نماید زنده او را آن جماد  3265
  • حی و قایم داند او آن خاک را  ** چشم و گوشی داند او خاشاک را