English    Türkçe    فارسی   

5
3272-3281

  • عشق بر مرده نباشد پایدار  ** عشق را بر حی جان‌افزای دار 
  • بعد از آن زان گور خود خواب آیدش  ** از جمادی هم جمادی زایدش 
  • زانک عشق افسون خود بربود و رفت  ** ماند خاکستر چو آتش رفت تفت 
  • آنچ بیند آن جوان در آینه  ** پیر اندر خشت می‌بیند همه  3275
  • پیر عشق تست نه ریش سپید  ** دستگیر صد هزاران ناامید 
  • عشق صورتها بسازد در فراق  ** نامصور سر کند وقت تلاق 
  • که منم آن اصل اصل هوش و مست  ** بر صور آن حسن عکس ما بدست 
  • پرده‌ها را این زمان برداشتم  ** حسن را بی‌واسطه بفراشتم 
  • زانک بس با عکس من در بافتی  ** قوت تجرید ذاتم یافتی  3280
  • چون ازین سو جذبه‌ی من شد روان  ** او کشش را می‌نبیند در میان