English    Türkçe    فارسی   

5
3292-3301

  • قاصرات الطرف باشد ذوق جان  ** جز به خصم خود بنماید نشان 
  • قاصرات الطرف آمد آن مدام  ** وین حجاب ظرفها هم‌چون خیام 
  • هست دریا خیمه‌ای در وی حیات  ** بط را لیکن کلاغان را ممات 
  • زهر باشد مار را هم قوت و برگ  ** غیر او را زهر او دردست و مرگ  3295
  • صورت هر نعمتی و محنتی  ** هست این را دوزخ آن را جنتی 
  • پس همه اجسام و اشیا تبصرون  ** واندرو قوتست و سم لاتبصرون 
  • هست هر جسمی چو کاسه و کوزه‌ای  ** اندرو هم قوت و هم دلسوزه‌ای 
  • کاسه پیدا اندرو پنهان رغد  ** طاعمش داند کزان چه می‌خورد 
  • صورت یوسف چو جامی بود خوب  ** زان پدر می‌خورد صد باده‌ی طروب  3300
  • باز اخوان را از آن زهراب بود  ** کان دریشان خشم و کینه می‌فزود