English    Türkçe    فارسی   

5
3397-3406

  • یک ستاره در محمد رخ نمود  ** تا فنا شد گوهر گبر و جهود 
  • آنک ایمان یافت رفت اندر امان  ** کفرهای باقیان شد دو گمان 
  • کفر صرف اولین باری نماند  ** یا مسلمانی و یا بیمی نشاند 
  • این به حیله آب و روغن کردنیست  ** این مثلها کفو ذره‌ی نور نیست  3400
  • ذره نبود جز حقیری منجسم  ** ذره نبود شارق لا ینقسم 
  • گفتن ذره مرادی دان خفی  ** محرم دریا نه‌ای این دم کفی 
  • آفتاب نیر ایمان شیخ  ** گر نماید رخ ز شرق جان شیخ 
  • جمله پستی گنج گیرد تا ثری  ** جمله بالا خلد گیرد اخضری 
  • او یکی جان دارد از نور منیر  ** او یکی تن دارد از خاک حقیر  3405
  • ای عجب اینست او یا آن بگو  ** که بماندم اندرین مشکل عمو