English    Türkçe    فارسی   

5
3496-3505

  • تا بدین گرز گران کوبم سرش  ** آن سر بی‌دانش مادرغرش 
  • او چه داند امر معروف از سگی  ** طالب معروفی است و شهرگی 
  • تا بدین سالوس خود را جا کند  ** تا به چیزی خویشتن پیدا کند 
  • کو ندارد خود هنر الا همان  ** که تسلس می‌کند با این و آن 
  • او اگر دیوانه است و فتنه‌کاو  ** داروی دیوانه باشد کیر گاو  3500
  • تا که شیطان از سرش بیرون رود  ** بی‌لت خربندگان خر چون رود 
  • میر بیرون جست دبوسی بدست  ** نیم شب آمد به زاهد نیم‌مست 
  • خواست کشتن مرد زاهد را ز خشم  ** مرد زاهد گشت پنهان زیر پشم 
  • مرد زاهد می‌شنید از میر آن  ** زیر پشم آن رسن‌تابان نهان 
  • گفت در رو گفتن زشتی مرد  ** آینه تاند که رو را سخت کرد  3505