English    Türkçe    فارسی   

5
3622-3631

  • آن سپد خود را چو پر از آب دید  ** کر استغنا و از دریا برید 
  • بر جگر آبش یکی قطره نماند  ** بحر رحمت کرد و او را باز خواند 
  • رحمتی بی‌علتی بی‌خدمتی  ** آید از دریا مبارک ساعتی 
  • الله الله گرد دریابار گرد  ** گرچه باشند اهل دریابار زرد  3625
  • تا که آید لطف بخشایش‌گری  ** سرخ گردد روی زرد از گوهری 
  • زردی رو بهترین رنگهاست  ** زانک اندر انتظار آن لقاست 
  • لیک سرخی بر رخی که آن لامعست  ** بهر آن آمد که جانش قانعست 
  • که طمع لاغر کند زرد و ذلیل  ** نیست او از علت ابدان علیل 
  • چون ببیند روی زرد بی‌سقم  ** خیره گردد عقل جالینوس هم  3630
  • چون طمع بستی تو در انوار هو  ** مصطفی گوید که ذلت نفسه