English    Türkçe    فارسی   

5
3637-3646

  • هین حکایت کن از آن احوال خوش  ** خاک بر احوال و درس پنج و شش 
  • حال باطن گر نمی‌آید بگفت  ** حال ظاهر گویمت در طاق وجفت 
  • که ز لطف یار تلخیهای مات  ** گشت بر جان خوشتر از شکرنبات 
  • زان نبات ار گرد در دریا رود  ** تلخی دریا همه شیرین شود  3640
  • صدهزار احوال آمد هم‌چنین  ** باز سوی غیب رفتند ای امین 
  • حال هر روزی بدی مانند نی  ** هم‌چو جو اندر روش کش بند نی 
  • شادی هر روز از نوعی دگر  ** فکرت هر روز را دیگر اثر 
  • تمثیل تن آدمی به مهمان‌خانه و اندیشه‌های مختلف به مهمانان مختلف عارف در رضا بدان اندیشه‌های غم و شادی چون شخص مهمان‌دوست غریب‌نواز خلیل‌وار کی در خلیل باکرام ضیف پیوسته باز بود بر کافر و مومن و امین و خاین و با همه مهمانان روی تازه داشتی 
  • هست مهمان‌خانه این تن ای جوان  ** هر صباحی ضیف نو آید دوان 
  • هین مگو کین مانند اندر گردنم  ** که هم اکنون باز پرد در عدم  3645
  • هرچه آید از جهان غیب‌وش  ** در دلت ضیفست او را دار خوش 
  • حکایت آن مهمان کی زن خداوند خانه گفت کی باران فرو گرفت و مهمان در گردن ما ماند