English    Türkçe    فارسی   

5
3651-3660

  • گفت زن خدمت کنم شادی کنم  ** سمع و طاعه ای دو چشم روشنم 
  • هر دو پستر گسترید و رفت زن  ** سوی ختنه‌سور کرد آنجا وطن 
  • ماند مهمان عزیز و شوهرش  ** نقل بنهادند از خشک و ترش 
  • در سمر گفتند هر دو منتجب  ** سرگذشت نیک و بد تا نیم شب 
  • بعد از آن مهمان ز خواب و از سمر  ** شد در آن پستر که بد آن سوی در  3655
  • شوهر از خجلت بدو چیزی نگفت  ** که ترا این سوست ای جان جای خفت 
  • که برای خواب تو ای بوالکرم  ** پستر آن سوی دگر افکنده‌ام 
  • آن قراری که به زن او داده بود  ** گشت مبدل و آن طرف مهمان غنود 
  • آن شب آنجا سخت باران در گرفت  ** کز غلیظی ابرشان آمد شگفت 
  • زن بیامد بر گمان آنک شو  ** سوی در خفتست و آن سو آن عمو  3660