English    Türkçe    فارسی   

5
377-386

  • جرعه‌ای بر ماه و خورشید و حمل  ** جرعه‌ای بر عرش و کرسی و زحل 
  • جرعه گوییش ای عجب یا کیمیا  ** که ز اسیبش بود چندین بها 
  • جد طلب آسیب او ای ذوفنون  ** لا یمس ذاک الا المطهرون 
  • جرعه‌ای بر زر و بر لعل و درر  ** جرعه‌ای بر خمر و بر نقل و ثمر  380
  • جرعه‌ای بر روی خوبان لطاف  ** تا چگونه باشد آن راواق صاف 
  • چون همی مالی زبان را اندرین  ** چون شوی چون بینی آن را بی ز طین 
  • چونک وقت مرگ آن جرعه‌ی صفا  ** زین کلوخ تن به مردن شد جدا 
  • آنچ می‌ماند کنی دفنش تو زود  ** این چنین زشتی بدان چون گشته بود 
  • جان چو بی این جیفه بنماید جمال  ** من نتانم گفت لطف آن وصال  385
  • مه چو بی‌این ابر بنماید ضیا  ** شرح نتوان کرد زان کار و کیا