English    Türkçe    فارسی   

5
3962-3971

  • من بدین شمشیر برم گردنت  ** سود نبود خود بهانه کردنت 
  • ور بگویی راست آزادت کنم  ** حق یزدان نشکنم شادت کنم 
  • هفت مصحف آن زمان برهم نهاد  ** خورد سوگند و چنین تقریر داد 
  • فاش کردن آن کنیزک آن راز را با خلیفه از زخم شمشیر و اکراه خلیفه کی راست گو سبب این خنده را و گر نه بکشمت 
  • زن چو عاجز شد بگفت احوال را  ** مردی آن رستم صد زال را  3965
  • شرح آن گردک که اندر راه بود  ** یک به یک با آن خلیفه وا نمود 
  • شیر کشتن سوی خیمه آمدن  ** وان ذکر قایم چو شاخ کرگدن 
  • باز این سستی این ناموس‌کوش  ** کو فرو مرد از یکی خش خشت موش 
  • رازها را می‌کند حق آشکار  ** چون بخواهد رست تخم بد مکار 
  • آب و ابر و آتش و این آفتاب  ** رازها را می برآرد از تراب  3970
  • این بهار نو ز بعد برگ‌ریز  ** هست برهان وجود رستخیز