English    Türkçe    فارسی   

5
4026-4035

  • ترک خشم و شهوت و حرص‌آوری  ** هست مردی و رگ پیغامبری 
  • نری خر گو مباش اندر رگش  ** حق همی خواند الغ بگلربگش 
  • مرده‌ای باشم به من حق بنگرد  ** به از آن زنده که باشد دور و رد 
  • مغز مردی این شناس و پوست آن  ** آن برد دوزخ برد این در جنان 
  • حفت الجنه مکاره را رسید  ** حفت النار از هوا آمد پدید  4030
  • ای ایاز شیر نر دیوکش  ** مردی خر کم فزون مردی هش 
  • آنچ چندین صدر ادراکش نکرد  ** لعب کودک بود پیشت اینت مرد 
  • ای به دیده لذت امر مرا  ** جان سپرده بهر امرم در وفا 
  • داستان ذوق امر و چاشنیش  ** بشنو اکنون در بیان معنویش 
  • دادن شاه گوهر را میان دیوان و مجمع به دست وزیر کی این چند ارزد و مبالغه کردن وزیر در قیمت او و فرمودن شاه او را کی اکنون این را بشکن و گفت وزیر کی این را چون بشکنم الی آخر القصه 
  • شاه روزی جانب دیوان شتافت  ** جمله ارکان را در آن دیوان بیافت  4035