English    Türkçe    فارسی   

5
4192-4201

  • راه ده آلودگان را العجل  ** در فرات عفو و عین مغتسل 
  • تا که غسل آرند زان جرم دراز  ** در صف پاکان روند اندر نماز 
  • اندر آن صفها ز اندازه برون  ** غرقگان نور نحن الصافون 
  • چون سخن در وصف این حالت رسید  ** هم قلم بشکست و هم کاغذ درید  4195
  • بحر را پیمود هیچ اسکره‌ای  ** شیر را برداشت هرگز بره‌ای 
  • گر حجابستت برون رو ز احتجاب  ** تا ببینی پادشاهی عجاب 
  • گرچه بشکستند حامت قوم مست  ** آنک مست از تو بود عذریش هست 
  • مستی ایشان به اقبال و به مال  ** نه ز باده‌ی تست ای شیرین فعال 
  • ای شهنشه مست تخصیص توند  ** عفو کن از مست خود ای عفومند  4200
  • لذت تخصیص تو وقت خطاب  ** آن کند که ناید از صد خم شراب