English    Türkçe    فارسی   

5
478-487

  • سایلی بگذشت و گفت این گریه چیست  ** نوحه و زاری تو از بهر کیست 
  • گفت در ملکم سگی بد نیک‌خو  ** نک همی‌میرد میان راه او 
  • روز صیادم بد و شب پاسبان  ** تیزچشم و صیدگیر و دزدران  480
  • گفت رنجش چیست زخمی خورده است  ** گفت جوع الکلب زارش کرده است 
  • گفت صبری کن برین رنج و حرض  ** صابران را فضل حق بخشد عوض 
  • بعد از آن گفتش کای سالار حر  ** چیست اندر دستت این انبان پر 
  • گفت نان و زاد و لوت دوش من  ** می‌کشانم بهر تقویت بدن 
  • گفت چون ندهی بدان سگ نان و زاد  ** گفت تا این حد ندارم مهر و داد  485
  • دست ناید بی‌درم در راه نان  ** لیک هست آب دو دیده رایگان 
  • گفت خاکت بر سر ای پر باد مشک  ** که لب نان پیش تو بهتر ز اشک