English    Türkçe    فارسی   

5
486-495

  • دست ناید بی‌درم در راه نان  ** لیک هست آب دو دیده رایگان 
  • گفت خاکت بر سر ای پر باد مشک  ** که لب نان پیش تو بهتر ز اشک 
  • اشک خونست و به غم آبی شده  ** می‌نیرزد خاک خون بیهده 
  • کل خود را خوار کرد او چون بلیس  ** پاره‌ی این کل نباشد جز خسیس 
  • من غلام آنک نفروشد وجود  ** جز بدان سلطان با افضال و جود  490
  • چون بگرید آسمان گریان شود  ** چون بنالد چرخ یا رب خوان شود 
  • من غلام آن مس همت‌پرست  ** کو به غیر کیمیا نارد شکست 
  • دست اشکسته برآور در دعا  ** سوی اشکسته پرد فضل خدا 
  • گر رهایی بایدت زین چاه تنگ  ** ای برادر رو بر آذر بی‌درنگ 
  • مکر حق را بین و مکر خود بهل  ** ای ز مکرش مکر مکاران خجل  495