English    Türkçe    فارسی   

5
508-517

  • بر شتر چشم افکند هم‌چون حمام  ** وانگهان بفرستد اندر پی غلام 
  • که برو از پیه این اشتر بخر  ** بیند اشتر را سقط او راه بر 
  • سر بریده از مرض آن اشتری  ** کو بتگ با اسب می‌کردی مری  510
  • کز حسد وز چشم بد بی‌هیچ شک  ** سیر و گردش را بگرداند فلک 
  • آب پنهانست و دولاب آشکار  ** لیک در گردش بود آب اصل کار 
  • چشم نیکو شد دوای چشم بد  ** چشم بد را لا کند زیر لگد 
  • سبق رحمت‌راست و او از رحمتست  ** چشم بد محصول قهر و لعنتست 
  • رحمتش بر نقمتش غالب شود  ** چیره زین شد هر نبی بر ضد خود  515
  • کو نتیجه‌ی رحمتست و ضد او  ** از نتیجه‌ی قهر بود آن زشت‌رو 
  • حرص بط یکتاست این پنجاه تاست  ** حرص شهوت مار و منصب اژدهاست