English    Türkçe    فارسی   

5
617-626

  • می‌چکید از چشم تر بر خاک آب  ** اندر آن هر قطره مدرج صد جواب 
  • گریه‌ی با صدق بر جانها زند  ** تا که چرخ و عرش را گریان کند 
  • عقل و دلها بی‌گمان عرشی‌اند  ** در حجاب از نور عرشی می‌زیند 
  • در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوس‌اند هم‌چون هاروت و ماروت در چاه بابل 
  • هم‌چو هاروت و چو ماروت آن دو پاک  ** بسته‌اند اینجا به چاه سهمناک  620
  • عالم سفلی و شهوانی درند  ** اندرین چه گشته‌اند از جرم‌بند 
  • سحر و ضد سحر را بی‌اختیار  ** زین دو آموزند نیکان و شرار 
  • لیک اول پند بدهندش که هین  ** سحر را از ما میاموز و مچین 
  • ما بیاموزیم این سحر ای فلان  ** از برای ابتلا و امتحان 
  • که امتحان را شرط باشد اختیار  ** اختیاری نبودت بی‌اقتدار  625
  • میلها هم‌چون سگان خفته‌اند  ** اندریشان خیر و شر بنهفته‌اند