English    Türkçe    فارسی   

5
624-633

  • ما بیاموزیم این سحر ای فلان  ** از برای ابتلا و امتحان 
  • که امتحان را شرط باشد اختیار  ** اختیاری نبودت بی‌اقتدار  625
  • میلها هم‌چون سگان خفته‌اند  ** اندریشان خیر و شر بنهفته‌اند 
  • چونک قدرت نیست خفتند این رده  ** هم‌چو هیزم‌پاره‌ها و تن‌زده 
  • تا که مرداری در آید در میان  ** نفخ صور حرص کوبد بر سگان 
  • چون در آن کوچه خری مردار شد  ** صد سگ خفته بدان بیدار شد 
  • حرصهای رفته اندر کتم غیب  ** تاختن آورد سر بر زد ز جیب  630
  • موبه موی هر سگی دندان شده  ** وز برای حیله دم جنبان شده 
  • نیم زیرش حیله بالا آن غضب  ** چون ضعیف آتش که یابد او حطب 
  • شعله شعله می‌رسد از لامکان  ** می‌رود دود لهب تا آسمان