English    Türkçe    فارسی   

5
704-713

  • صورتش بنماید او در وصف لا  ** هم‌چو جسم انبیا و اولیا 
  • آنچنان ابری نباشد پرده‌بند  ** پرده‌در باشد به معنی سودمند  705
  • آن‌چنان که اندر صباح روشنی  ** قطره می‌بارید و بالا ابر نی 
  • معجزه‌ی پیغامبری بود آن سقا  ** گشته ابر از محو هم‌رنگ سما 
  • بود ابر و رفته از وی خوی ابر  ** این چنین گردد تن عاشق به صبر 
  • تن بود اما تنی گم گشته زو  ** گشته مبدل رفته از وی رنگ و بو 
  • پر پی غیرست و سر از بهر من  ** خانه‌ی سمع و بصر استون تن  710
  • جان فدا کردن برای صید غیر  ** کفر مطلق دان و نومیدی ز خیر 
  • هین مشو چون قند پیش طوطیان  ** بلک زهری شو شو آمن از زیان 
  • یا برای شادباشی در خطاب  ** خویش چون مردار کن پی کلاب