English    Türkçe    فارسی   

5
748-757

  • هر کجا دامست و دانه کم نشین  ** رو زبون‌گیرا زبون‌گیران ببین 
  • ای زبون‌گیر زبونان این بدان  ** دست هم بالای دستست ای جوان 
  • تو زبونی و زبون‌گیر ای عجب  ** هم تو صید و صیدگیر اندر طلب  750
  • بین ایدی خلفهم سدا مباش  ** که نبینی خصم را وآن خصم فاش 
  • حرص صیادی ز صیدی مغفلست  ** دلبریی می‌کند او بی‌دلست 
  • تو کم از مرغی مباش اندر نشید  ** بین ایدی خلف عصفوری بدید 
  • چون به نزد دانه آید پیش و پس  ** چند گرداند سر و رو آن نفس 
  • کای عجب پیش و پسم صیاد هست  ** تا کشم از بیم او زین لقمه دست  755
  • تو ببین پس قصه‌ی فجار را  ** پیش بنگر مرگ یار و جار را 
  • که هلاکت دادشان بی‌آلتی  ** او قرین تست در هر حالتی