English    Türkçe    فارسی   

5
810-819

  • گر نباشی نخل‌وار ایثار کن  ** کهنه بر کهنه نه و انبار کن  810
  • کهنه و گندیده و پوسیده را  ** تحفه می‌بر بهر هر نادیده را 
  • آنک نو دید او خریدار تو نیست  ** صید حقست او گرفتار تو نیست 
  • هر کجا باشند جوق مرغ کور  ** بر تو جمع آیند ای سیلاب شور 
  • تا فزاید کوری از شورابها  ** زانک آب شور افزاید عمی 
  • اهل دنیا زان سبب اعمی‌دل‌اند  ** شارب شورابه‌ی آب و گل‌اند  815
  • شور می‌ده کور می‌خر در جهان  ** چون نداری آب حیوان در نهان 
  • با چنین حالت بقا خواهی و یاد  ** هم‌چو زنگی در سیه‌رویی تو شاد 
  • در سیاهی زنگی زان آسوده است  ** کو ز زاد و اصل زنگی بوده است 
  • آنک روزی شاهد و خوش‌رو بود  ** گر سیه‌گردد تدارک‌جو بود