English    Türkçe    فارسی   

5
826-835

  • آنک او بعد از رئیسی خوار شد  ** وآن توانگر هم که بی‌دینار شد 
  • وآن سوم آن عالمی که اندر جهان  ** مبتلی گردد میان ابلهان 
  • زانک از عزت به خواری آمدن  ** هم‌چو قطع عضو باشد از بدن 
  • عضو گردد مرده کز تن وا برید  ** نو بریده جنبد اما نی مدید 
  • هر که از جام الست او خورد پار  ** هستش امسال آفت رنج و خمار  830
  • وآنک چون سگ ز اصل کهدانی بود  ** کی مرورا حرص سلطانی بود 
  • توبه او جوید که کردست او گناه  ** آه او گوید که گم کردست راه 
  • قصه‌ی محبوس شدن آن آهوبچه در آخر خران و طعنه‌ی آن خران ببر آن غریب گاه به جنگ و گاه به تسخر و مبتلی گشتن او به کاه خشک کی غذای او نیست و این صفت بنده‌ی خاص خداست میان اهل دنیا و اهل هوا و شهوت کی الاسلام بدا غریبا و سیعود غریبا فطوبی للغرباء صدق رسول الله 
  • آهوی را کرد صیادی شکار  ** اندر آخر کردش آن بی‌زینهار 
  • آخری را پر ز گاوان و خران  ** حبس آهو کرد چون استمگران 
  • آهو از وحشت به هر سو می‌گریخت  ** او به پیش آن خران شب کاه ریخت  835