English    Türkçe    فارسی   

5
932-941

  • آن عزیز مصر می‌دیدی به خواب  ** چونک چشم غیب را شد فتح باب 
  • هفت گاو فربه بس پروری  ** خوردشان آن هفت گاو لاغری 
  • در درون شیران بدند آن لاغران  ** ورنه گاوان را نبودندی خوران 
  • پس بشر آمد به صورت مرد کار  ** لیک در وی شیر پنهان مردخوار  935
  • مرد را خوش وا خورد فردش کند  ** صاف گردد دردش ار دردش کند 
  • زان یکی درد او ز جمله دردها  ** وا رهد پا بر نهد او بر سها 
  • چند گویی هم‌چو زاغ پر نحوس  ** ای خلیل از بهر چه کشتی خروس 
  • گفت فرمان حکمت فرمان بگو  ** تا مسبح گردم آن را مو به مو 
  • بیان آنک کشتن خلیل علیه‌السلام خروس را اشارت به قمع و قهر کدام صفت بود از صفات مذمومات مهلکان در باطن مرید 
  • شهوتی است او و بس شهوت‌پرست  ** زان شراب زهرناک ژاژ مست  940
  • گرنه بهر نسل بود ای وصی  ** آدم از ننگش بکردی خود خصی