English    Türkçe    فارسی   

6
1036-1045

  • گفت اگر جدت نبودی و غرام  ** در خریداری این اسود غلام 
  • من ز استیزه نمی‌جوشیدمی  ** خود به عشر اینش بفروشیدمی 
  • کو به نزد من نیرزد نیم دانگ  ** تو گران کردی بهایش را به بانگ 
  • پس جوابش داد صدیق ای غبی  ** گوهری دادی به جوزی چون صبی 
  • کو به نزد من همی‌ارزد دو کون  ** من به جانش ناظرستم تو بلون  1040
  • زر سرخست او سیه‌تاب آمده  ** از برای رشک این احمق‌کده 
  • دیده‌ی این هفت رنگ جسمها  ** در نیابد زین نقاب آن روح را 
  • گر مکیسی کردیی در بیع بیش  ** دادمی من جمله ملک و مال خویش 
  • ور مکاس افزودیی من ز اهتمام  ** دامنی زر کردمی از غیر وام 
  • سهل دادی زانک ارزان یافتی  ** در ندیدی حقه را نشکافتی  1045