English    Türkçe    فارسی   

6
1044-1053

  • ور مکاس افزودیی من ز اهتمام  ** دامنی زر کردمی از غیر وام 
  • سهل دادی زانک ارزان یافتی  ** در ندیدی حقه را نشکافتی  1045
  • حقه سربسته جهل تو بداد  ** زود بینی که چه غبنت اوفتاد 
  • حقه‌ی پر لعل را دادی به باد  ** هم‌چو زنگی در سیه‌رویی تو شاد 
  • عاقبت وا حسرتا گویی بسی  ** بخت ودولت را فروشد خود کسی 
  • بخت با جامه‌ی غلامانه رسید  ** چشم بدبختت به جز ظاهر ندید 
  • او نمودت بندگی خویشتن  ** خوی زشتت کرد با او مکر و فن  1050
  • این سیه‌اسرار تن‌اسپید را  ** بت‌پرستانه بگیر ای ژاژخا 
  • این ترا و آن مرا بردیم سود  ** هین لکم دین ولی دین ای جهود 
  • خود سزای بت‌پرستان این بود  ** جلش اطلس اسپ او چوبین بود