English    Türkçe    فارسی   

6
1126-1135

  • حبذا اسپان رام پیش‌رو  ** نه سپس‌رو نه حرونی را گرو 
  • گرم‌رو چون جسم موسی کلیم  ** تا به بحرینش چو پهنای گلیم 
  • هست هفصدساله راه آن حقب  ** که بکرد او عزم در سیران حب 
  • همت سیر تنش چون این بود  ** سیر جانش تا به علیین بود 
  • شهسواران در سباقت تاختند  ** خربطان در پایگه انداختند  1130
  • مثل 
  • آن‌چنان که کاروانی می‌رسید  ** در دهی آمد دری را باز دید 
  • آن یکی گفت اندرین برد العجوز  ** تا بیندازیم اینجا چند روز 
  • بانگ آمد نه بینداز از برون  ** وانگهانی اندر آ تو اندرون 
  • هم برون افکن هر آنچ افکندنیست  ** در میا با آن کای ن مجلس سنیست 
  • بد هلال استاددل جان‌روشنی  ** سایس و بنده‌ی امیری مومنی  1135