English    Türkçe    فارسی   

6
1768-1777

  • لا شک این ترک هوا تلخی‌دهست  ** لیک از تلخی بعد حق بهست 
  • گر جهاد و صوم سختست و خشن  ** لیک این بهتر ز بعد ممتحن 
  • رنج کی ماند دمی که ذوالمنن  ** گویدت چونی تو ای رنجور من  1770
  • ور نگوید کت نه آن فهم و فن است  ** لیک آن ذوق تو پرسش کردنست 
  • آن ملیحان که طبیبان دل‌اند  ** سوی رنجوران به پرسش مایل‌اند 
  • وز حذر از ننگ و از نامی کنند  ** چاره‌ای سازند و پیغامی کنند 
  • ورنه در دلشان بود آن مفتکر  ** نیست معشوقی ز عاشق بی‌خبر 
  • ای تو جویای نوادر داستان  ** هم فسانه‌ی عشق‌بازان را بخوان  1775
  • بس بجوشیدی درین عهد مدید  ** ترک‌جوشی هم نگشتی ای قدید 
  • دیده‌ای عمری تو داد و داوری  ** وانگه از نادیدگان ناشی‌تری