English    Türkçe    فارسی   

6
1847-1856

  • خافضست و رافعست این کردگار  ** بی ازین دو بر نیاید هیچ کار 
  • خفض ارضی بین و رفع آسمان  ** بی ازین دو نیست دورانش ای فلان 
  • خفض و رفع این زمین نوعی دگر  ** نیم سالی شوره نیمی سبز و تر 
  • خفض و رفع روزگار با کرب  ** نوع دیگر نیم روز و نیم شب  1850
  • خفض و رفع این مزاج ممترج  ** گاه صحت گاه رنجوری مضج 
  • هم‌چنین دان جمله احوال جهان  ** قحط و جدب و صلح و جنگ از افتتان 
  • این جهان با این دو پر اندر هواست  ** زین دو جانها موطن خوف و رجاست 
  • تا جهان لرزان بود مانند برگ  ** در شمال و در سموم بعث و مرگ 
  • تا خم یک‌رنگی عیسی ما  ** بشکند نرخ خم صدرنگ را  1855
  • کان جهان هم‌چون نمکسار آمدست  ** هر چه آنجا رفت بی‌تلوین شدست