English    Türkçe    فارسی   

6
1951-1960

  • پیش از آنک اشکنجه بیند زان قباد  ** رقعه را آن شخص پیش او نهاد 
  • گفت تا این رقعه را یابیده‌ام  ** گنج نه و رنج بی‌حد دیده‌ام 
  • خود نشد یک حبه از گنج آشکار  ** لیک پیچیدم بسی من هم‌چو مار 
  • مدت ماهی چنینم تلخ‌کام  ** که زیان و سود این بر من حرام 
  • بوک بختت بر کند زین کان غطا  ** ای شه پیروزجنگ و دزگشا  1955
  • مدت شش ماه و افزون پادشاه  ** تیر می‌انداخت و برمی‌کند چاه 
  • هرکجا سخته کمانی بود چست  ** تیر داد انداخت و هر سو گنج جست 
  • غیر تشویش و غم و طامات نی  ** هم‌چو عنقا نام فاش و ذات نی 
  • نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن 
  • چونک تعویق آمد اندر عرض و طول  ** شاه شد زان گنج دل سیر و ملول 
  • دشتها را گز گز آن شه چاه کند  ** رقعه را از خشم پیش او فکند  1960