English    Türkçe    فارسی   

6
1994-2003

  • گر دمی منکر شود دزدانه روح  ** در ادای شکرت ای فتح و فتوح 
  • شحنه‌ی عشق مکرر کینه‌اش  ** طشت آتش می‌نهد بر سینه‌اش  1995
  • که بیا سوی مه و بگذر ز گرد  ** شاه عشقت خواند زوتر باز گرد 
  • گرد این بام و کبوترخانه من  ** چون کبوتر پر زنم مستانه من 
  • جبرئیل عشقم و سدره‌م توی  ** من سقیمم عیسی مریم توی 
  • جوش ده آن بحر گوهربار را  ** خوش بپرس امروز این بیمار را 
  • چون تو آن او شدی بحر آن اوست  ** گرچه این دم نوبت بحران اوست  2000
  • این خود آن ناله‌ست کو کرد آشکار  ** آنچ پنهانست یا رب زینهار 
  • دو دهان داریم گویا هم‌چو نی  ** یک دهان پنهانست در لبهای وی 
  • یک دهان نالان شده سوی شما  ** های هویی در فکنده در هوا