English    Türkçe    فارسی   

6
2262-2271

  • هم خیالاتش هم او فانی شدی  ** دانش او محو نادانی شدی 
  • دانشی دیگر ز نادانی ما  ** سر برآوردی عیان که انی انا 
  • اسجدوا لادم ندا آمد همی  ** که آدمید و خویش بینیدش دمی 
  • احولی از چشم ایشان دور کرد  ** تا زمین شد عین چرخ لاژورد  2265
  • لا اله گفت و الا الله گفت  ** گشت لا الا الله و وحدت شکفت 
  • آن حبیب و آن خلیل با رشد  ** وقت آن آمد که گوش ما کشد 
  • سوی چشمه که دهان زینها بشو  ** آنچ پوشیدیم از خلقان مگو 
  • ور بگویی خود نگردد آشکار  ** تو به قصد کشف گردی جرم‌دار 
  • لیک من اینک بریشان می‌تنم  ** قایل این سامع این هم منم  2270
  • صورت درویش و نقش گنج گو  ** رنج کیش‌اند این گروه از رنج گو