English    Türkçe    فارسی   

6
2571-2580

  • گفت صاحب پیش شه جاگیر شد  ** کاشف این مکر و این تزویر شد 
  • گفت دلقک را سوی زندان برید  ** چاپلوس و زرق او را کم خرید 
  • می‌زنیدش چون دهل اشکم‌تهی  ** تا دهل‌وار او دهدمان آگهی 
  • تر و خشک و پر و تی باشد دهل  ** بانگ او آگه کند ما را ز کل 
  • تا بگوید سر خود از اضطرار  ** آنچنان که گیرد این دلها قرار  2575
  • چون طمانینست صدق و با فروغ  ** دل نیارامد به گفتار دروغ 
  • کذب چون خس باشد و دل چون دهان  ** خس نگردد در دهان هرگز نهان 
  • تا درو باشد زبانی می‌زند  ** تا به دانش از دهان بیرون کند 
  • خاصه که در چشم افتد خس ز باد  ** چشم افتد در نم و بند و گشاد 
  • ما پس این خس را زنیم اکنون لگد  ** تا دهان و چشم ازین خس وا رهد  2580