English    Türkçe    فارسی   

6
2596-2605

  • عدل چه بود وضع اندر موضعش  ** ظلم چه بود وضع در ناموقعش 
  • نیست باطل هر چه یزدان آفرید  ** از غضب وز حلم وز نصح و مکید 
  • خیر مطلق نیست زینها هیچ چیز  ** شر مطلق نیست زینها هیچ نیز 
  • نفع و ضر هر یکی از موضعست  ** علم ازین رو واجبست و نافعست 
  • ای بسا زجری که بر مسکین رود  ** در ثواب از نان و حلوا به بود  2600
  • زانک حلوا بی‌اوان صفرا کند  ** سیلیش از خبث مستنقا کند 
  • سیلیی در وقت بر مسکین بزن  ** که رهاند آنش از گردن زدن 
  • زخم در معنی فتد از خوی بد  ** چوب بر گرد اوفتد نه بر نمد 
  • بزم و زندن هست هر بهرام را  ** بزم مخلص را و زندان خام را 
  • شق باید ریش را مرهم کنی  ** چرک را در ریش مستحکم کنی  2605