English    Türkçe    فارسی   

6
2702-2711

  • آن دهد حقشان که لا عین رات  ** که نگنجد در زبان و در لغت 
  • ما کییم این را بیا ای یار من  ** روز من روشن کن از خلق حسن 
  • منگر اندر زشتی و مکروهیم  ** که ز پر زهری چو مار کوهیم 
  • ای که من زشت و خصالم جمله زشت  ** چون شوم گل چون مرا او خار کشت  2705
  • نوبهار حسن گل ده خار را  ** زینت طاووس ده این مار را 
  • در کمال زشتیم من منتهی  ** لطف تو در فضل و در فن منتهی 
  • حاجت این منتهی زان منتهی  ** تو بر آر ای حسرت سرو سهی 
  • چون بمیرم فضل تو خواهد گریست  ** از کرم گرچه ز حاجت او بریست 
  • بر سر گورم بسی خواهد نشست  ** خواهد از چشم لطیفش اشک جست  2710
  • نوحه خواهد کرد بر محرومیم  ** چشم خواهد بست از مظلومیم