English    Türkçe    فارسی   

6
2774-2783

  • آید و گیرد وثاق ما گرو  ** که رسیدم نوبت ما شد تو رو 
  • چون پسر چشم خرد را بر گشاد  ** زود بابا رخت بر گردون نهاد  2775
  • جاده‌ی شاهست آن زین سو روان  ** وآن از آن سو صادران و واردان 
  • نیک بنگر ما نشسته می‌رویم  ** می‌نبینی قاصد جای نویم 
  • بهر حالی می‌نگیری راس مال  ** بلک از بهر غرض‌ها در مل 
  • پس مسافر این بود ای ره‌پرست  ** که مسیر و روش در مستقبلست 
  • هم‌چنانک از پرده‌ی دل بی‌کلال  ** دم به دم در می‌رسد خیل خیال  2780
  • گر نه تصویرات از یک مغرس‌اند  ** در پی هم سوی دل چون می‌رسند 
  • جوق جوق اسپاه تصویرات ما  ** سوی چشمه‌ی دل شتابان از ظما 
  • جره‌ها پر می‌کنند و می‌روند  ** دایما پیدا و پنهان می‌شوند